-
گفتار زرتشت
یکشنبه 13 آبانماه سال 1386 07:38
ای خدایی که دانا هستی، بگو تلاش من، برای من و یارانم چه خواهد آورد؟ چه وقت، ای دانا، راستی بر دروغ پیروز خواهد شد؟ ای که همه چیز را می بینی، وجدانم را از روی آیین راستی آگاه ساز. آن گاه تورا مقدس شناختم ای اهورامزدا، که تو را سرآغاز و سرانجام همه چیز دانستم و دریافتم که تو از روز ازل بازتاب هر گفتار و کردار نیک یا بدی...
-
ماه مبارک
جمعه 23 شهریورماه سال 1386 15:18
هرگاه بندگان من، از تو درباره ی من پرسیدند، بگو من نزدیکم، و دعای نیایش کنندگان را هنگامی که مرا بخوانند، اجابت می کنم. پس آنان باید حکم مرا اطاعت کنند وبه من ایمان داشته باشند، باشد که هدایت شوند... So when my creatures ask you about me, say: I'm around, and I will be there for the prayers whenever they call me. So...
-
۶ تا متن قشنگ
سهشنبه 6 شهریورماه سال 1386 12:20
سلام دوستان. اینم یه سری متن های قشنگ و کوتاه: ******************** 1 زاهدی یک سال تمام روزه گرفت و هر هفته تنها یک بار غذا خورد. پس از این ریاضت، از درگاه خداوند خواست که معنای حقیقی یک بند از کتاب مقدس را به او بنمایاند. هیچ پاسخی نگرفت. به خود گفت: چه وقت تلف کردنی!این همه از خود گذشتگی کردم؛ و خداوند حتی پاسخم را...
-
چشم به راه
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 08:46
در آینه به خود نگاه می کنم . آه ... ! عشق تو عجیب مرا پیر کرده است ... راست می گفت آینه که منتظر نباش : او برای همیشه دیر کرده است
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 مردادماه سال 1386 11:36
جهنم این نیست که آدم دیگران رو به خاطر آزاری که بهش دادن یا خودش به کسی رسونده سرزنش کنه، تنها جهنم اینه که آدم خودشو به خاطر رنجی که در حق خودش روا داشته، سرزنش کنه... باید زندگی رو RESET کنی ، وقتی می بینی راه دیگه ای نداری. رد شدن و فراموش کردن رسم انسانهای بزرگه... اینو تجربه کردم.
-
جاودان
یکشنبه 14 مردادماه سال 1386 11:51
نگاه کن، که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه ی سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن، تمام هستی ام خراب می شود... شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد نگاه کن، تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نور ها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز...
-
ON ART
شنبه 13 مردادماه سال 1386 12:40
هنر ملت ها: هنر مصریان علوم غریبه است. هنر کلدانیان حساب است. هنر یونانیان تناسب است. هنر رومیان تقلید است. هنر چینی ها آداب معاشرت است. هنر هندو ها سنجیدن خیر و شر است. هنر یهودیان ویرانی است. هنر اعراب در یادآوری گذشته ها و اغراق است. هنر پارسیان در عیب جویی است. هنر فرانسوی ها در کلک و تردستی است. هنر انگلیسی ها در...
-
فقط برای تو
پنجشنبه 11 مردادماه سال 1386 14:16
..دلم می خواهد قلبم را منفجر کنم، تا هرآنچه در آن گرفتار است، ترکش کند. دستانم احمق ، ترسو و بیگانه هستند.قلب های ما بس بهتر از خود ما هستند، ... . . . . . و اگر کسی بتواند راه خود را از درون به بیرون پیدا کند، حقیقتاً بر دنیا پیروز شده است... و همان طور که تو بسیار نیک گفته ای، دیروز هزار سال پیش از این نیز اتفاق...
-
فرزانگی
چهارشنبه 10 مردادماه سال 1386 16:18
فرزانگی مردی در جستجوی فرزانگی، تصمیم گرفت به فراز کوه ها برود: به او گفته بودند هر دو سال یک بار،خداوند در آن جا ظاهر می شود. در سال اول،هرخوردنی ای راکه درآن سرزمین یافت می شد خورد. سرانجام ذخیره غذایی آن مکان تمام شد، و مجبور شد به شهر برگردد. گله کرد :«خدا عادل نیست، نمی دانست من برای شنیدن آوایش یک سال تمام صبر...
-
Level 2
سهشنبه 9 مردادماه سال 1386 11:35
استاد با مرید محبوبش ملاقاتی کرد و از او پرسید پیشرفت روحانی اش چگونه بوده است؟... مرید پاسخ دادکه اکنون قادر است هر لحظه ی روحش را وقف خداوند کند ... استاد گفت: خوب ، پس تنها چیزی که مانده ، بخشیدن دشمنانت است . مرید با تعجب به استادش نگاه کرد : - اما لازم نیست ، من هیچ سوء نیّتی به دشمنانم ندارم.. . . . . . . استاد...
-
SHEL SILVERSTEIN
یکشنبه 7 مردادماه سال 1386 18:36
سلام این شل سیلور استاین چرت و پرت زیاد گفته ، ولی بین نوشته هاش می شه حرفای خوبم پیدا کرد . بعضی وقتا از خوندنشون خندم می گیره. اما یه وقتایی از دهنش می پره و چیزایی می گه که ارزش بازگو کردن داره. ********************** ایستادن ، بیرون از پناهگاه تو بیرون پناهگاهت می مانم و درون را نگاه می کنم، در حالی که اطرافم، از...
-
عیسا
پنجشنبه 4 مردادماه سال 1386 21:51
یه قسمتی از دفتر خاطرات خلیل جبران. یه چنین نامه ای هم برای ماری هکسل فرستاده **************************** 7 فوریه 1912 امروز قلبم آرام است ، و آرامش و شادی جایگزین دل نگرانی های همیشگی ام شده ..... دیشب ،...عیسا را خواب دیدم . همان چهره ی مهربان ، آن چشم های درشت سیاه که شعله ور می نمایند و به جلو خیره هستند ، آن...
-
بازم جبران!
چهارشنبه 3 مردادماه سال 1386 14:00
سلام فکر کنم این دفه جبران تنش تو گور بلرزه از دست من..!..! یه متن خوشگل ازش پیدا کردم ولی به انگلیسی ._مجبور شدم ترجمه ش کنم. ولی متن اصلی هم می ذارم که اگه کسی بهتر بلد بود خودش ترجمه کنه.... *************** اول متن اصلی: * I PURIFIED my Lips with the sacred fire to speak of love, But when I opened my Lips I found...
-
ROMEO & JULIET
سهشنبه 2 مردادماه سال 1386 16:12
ROMEO & JULIET اولش زیاد جالب نیست ولی وسطاش قشنگ می شه پیشنهاد می کنم حتما بخونینش البته من نمی خواستم نمایشنامه شو بخونم ولی به خاطر عکس روی جلدش! تشویق شدم برم سراغش..... .. . . . * بخشایی از حرفای ROMEO با پسرعموش B ENVOLIO , وقتی که تازه عاشق شده بوده :: B ENVOLIO : Good morning, cousin. * ROMEO : Is it still so...
-
ستاره شناس
یکشنبه 31 تیرماه سال 1386 12:46
من و دوستم مرد کوری را دیدیم که در سایه ی معبد تنها نشسته بود.دوستم گفت:«ببین ،این داناترین مرد سرزمین ماست.» ...آنگاه من از دوستم جدا شدم و به سوی آن مرد رفتم و سلام کردم؛ کمی با هم صحبت کردیم بعد من گفتم :«می بخشید می پرسم ؛ ولی شما از کی کور شدید؟» _«من کور به دنیا آمده ام.» گفتم:« چه رشته ای از دانش را دنبال می...
-
دهش
پنجشنبه 28 تیرماه سال 1386 15:54
... . .. . ... و مگر ترس از نیاز همان نیاز نیست؟ آیا ترس از تشنگی هنگامی که چاه پر از آب است ، چیزی بجز تشنگی سیراب نشدنی ست؟ هستند کسانی که از بسیاری که دارند اندکی می دهند _ آن هم برای نام، و این خواهش پنهان ، بخشش آنها را آلوده می کند. ... . . و هستند کسانی که اندکی دارند و همه را می دهند...... این کسان به زندگی و...
-
دوست من
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 15:35
ای دوست من,من آن نیستم که می نمایم. نمود پیراهنی ست که به تن دارم و آن من که در من است, ای دوست ؛ در خانه ی خاموشی ساکن است و تا ابد همان جا می ماند ؛ ناشناس و درنیافتنی ... من نمی خواهم هرچه می گویم باور کنی و هرچه می کنم بپذیری _زیرا سخنان من چیزی جز صدای اندیشه های تو و کارهای من چیزی جز عمل آرزو های تو نیستند.......
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 26 تیرماه سال 1386 19:02
سلام, یه یادداشت از جبران خلیل جبران: ........جام یکدیگر را پر کنید,اما از یک جام ننوشید. با هم برقصید و شادی کنید,ولی یکدیگر را تنها بگذارید: همانگونه که تارهای ساز تنها هستند,با آن که از یک نغمه به ارتعاش در می آیند. دل خود را به یکدیگر بدهید , اما نه برای نگه داری. زیرا که تنها دست زندگی می توانددل هایتان را نگه...