دختر رز

دختر رز

خوشبختی از آن اوست که به دیگران خوشبختی بخشد...
دختر رز

دختر رز

خوشبختی از آن اوست که به دیگران خوشبختی بخشد...

دوست من

ای دوست من,من آن نیستم که می نمایم.

نمود پیراهنی ست که به تن دارم و آن من که در من است, ای دوست ؛ در خانه ی خاموشی ساکن است

و تا ابد همان جا می ماند ؛ ناشناس و درنیافتنی ...

من نمی خواهم هرچه می گویم باور کنی و هرچه می کنم بپذیری _زیرا سخنان من چیزی جز صدای

اندیشه های تو و کارهای من چیزی جز عمل آرزو های تو نیستند....

هنگامی که تو می گویی "باد به سمت مشرق می وزد" من می گویم "آری به سمت مشرق می وزد"؛

زیرا نمی خواهم تو بدانی که اندیشه ی من در بند باد نیست و در بند دریاست.

تو نمی توانی اندیشه های دریایی مرا دریابی , و من هم نمی خواهم که تو دریابی.می خواهم در دریا تنها باشم...

دوست من ,وقتی نزد تو  روز است  نزد من شب است ؛با این همه من می گویم  روز است : زیرا که تو ترانه های تاریکی مرا نمی شنوی و سایش بالهایم را بر ستارگان نمی بینی_و من هم نمی خواهم که ببینی.

می خواهم با شب تنها باشم...

هنگامی که تو به آسمان خودت پر می کشی من به دوزخ خودم فرو می روم اما هنگامی که صدایم می کنی به تو پاسخ می دهم  _ چون نمی خواهم تو دوزخ مرا ببینی .شعله اش چشمت را می سوزاند و مشامت را آزار می دهد. و من دوزخم را بیشتر از آن دوست دارم که بخواهم تو به آنجا بیایی.می خواهم در دوزخم تنها باشم...

تو به راستی و درستی و زیبایی مهر می ورزی, و من از برای خاطر تو می گویم این چیز ها خوبند ولی در دل خودم به مهر تو می خندم ؛گرچه نمی خواهم تو  خنده ام را ببینی.میخواهم تنها بخندم...

 

. ... .  . ..  .. .... . . دوست من :تو خوب و دانا و هشیار هستی ,و من هم با تو عاقلانه سخن می گویم......اما در حقیقت من دیوانه ام. ولی دیوانگی ام را می پوشانم. چون می خواهم تنهایی دیوانه باشم.... .. . . . .. . . . .  ... . .. . . . . .دوست عزیزم؛تو دوست من نیستی ,ولی من چه طوری اینو بهت بفهمونم؟ راه من راه تو نیست,گرچه با هم می رویم . .دست در دست.... .. .. .. . .. .. . .. .. . .. . . .. . .        . 

 

                                          *******************

 

 

 

           

                                <v:imagedata o:title="shadmehr02" src="file:///C:DOCUME~1AdminLOCALS~1Tempmsohtml1

نظرات 2 + ارسال نظر
پویا چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 16:00 http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
تبادل لینک؟

بهروز جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 18:34 http://heleya.blogsky.com,

سلام منم این چند روز دلم واست تنگ شده لااقل یک شماره بده بهت زنگ بزنم نکنه با این همه هنوز فکر می کنی حرفهام دروغه که نه زنگ می زنی که صدا تو بشنوم نه اینکه شماره میدی که من زنگ بزنم .
راستی یه چیز دیگه یه لطف بکن هر چی نوشته از من تایید شده داری چون اولا توی چند تا شون شمارم نوشته شده بعدشم دوست ندارم کسی جز تو اونا رو بخونه .
منم همین کار رو میکنم
در ضمن عکست نیاز به اسکن نداره با mp4 یه عکس بگیر برام بفرست منتظرتم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد